معنی ملکه ملکه مَلَکِه قدرت و توانایی کاری یا سرعت ادراک که در اثر تمرین و ممارست در طبیعت انسان متمکن و جایگزین شودملک و قدرتصفت راسخ در نفس قدرت و توانایی کاری یا سرعت ادراک که در اثر تمرین و ممارست در طبیعت انسان متمکن و جایگزین شودملک و قدرتصفت راسخ در نفس تصویر ملکه فرهنگ فارسی عمید