جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با گنج پرداز

گنج پرداز

گنج پرداز
گنج بخش: چون بقصر خورنق آمد باز گنج پرداز شد بنوش و بناز. (هفت پیکر)
فرهنگ لغت هوشیار

گنج پرداز

گنج پرداز
که گنج را پردازد. بخشندۀ گنج:
چون به قصر خورنق آمد باز
گنج پرداز شد به نوش و به ناز.
نظامی (هفت پیکرص 76).
به گنجینه سپارم گنج را باز
بدین شکرانه گردم گنج پرداز.
نظامی (خسرو و شیرین ص 76)
لغت نامه دهخدا

زنگ پرداز

زنگ پرداز
پرداخته از زنگ. زنگ پرداخته. جلاداده. صیقل شده:
دل پاک را زنگ پردازکن
بر او راز روحانیان باز کن.
نظامی
لغت نامه دهخدا

گنج گرداب

گنج گرداب
نام گردابی نزدیک دهکدۀ دنکی از دهات ساری. (از ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 163)
لغت نامه دهخدا