جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با گله بان

گله بان

گله بان
دهی است از دهستان یکانات بخش مرکزی شهرستان مرند که در 24هزارگزی شمال باختری مرند و 9هزارگزی راه شوسۀ مرند به خوی واقع شده است. هوای آن سرد و سکنۀ آن 790 تن میباشد. آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، پنبه، کرچک، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

گله بان

گله بان
نگهبان گله و شبان. (آنندراج). چوپان:
دوان آمدش گله بانی به پیش
به دل گفت دارای فرخنده کیش.
سعدی (بوستان).
چوبی بزرگ به رسم گله بانان به دست گرفته. (انیس الطالبین نسخۀ خطی مؤلف ص 34)
لغت نامه دهخدا

خله بان

خله بان
هر یک ازپاروزنان قایق یا کشتی خرد. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

گله شان

گله شان
دهی است از دهستان حومه بخش شاهپور شهرستان خوی که در 6500گزی جنوب خاوری شاهپور و در مسیر راه ارابه روزین دشت واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنۀ آن 600 تن است. آب آنجا از رود خانه زولا تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن ارابه رو است و میتوان اتومبیل به آنجا برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

گله بانی

گله بانی
عمل گله بان. کار چوپان. چوپانی:
مباش غره و غافل چو میش سر در پیش
که در طبیعت این گرگ گله بانی نیست.
سعدی.
مرا گله بانی به عقل است و رای
تو هم گلۀ خویش باری بپای.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا

گره بان

گره بان
دهی است از دهستان 3 بخش هرسینی شهرستان کرمانشاه، واقع در 27000گزی جنوب باختر هرسین و کنار رود خانه گاماسیاب. هوای آن سرد و معتدل و دارای 225 تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه و چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوبات وتریاک و شغل اهالی زراعت، راه آن مالرو و مزرعه کله هو جزء این ده است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا