جدول جو
جدول جو

معنی غلتگاه

غلتگاه
جای غلتیدن، محل غلت زدن، برای مثال تو را این جای ملعون غلتگاه است / بغلت آسان در او و گرد بفشان (ناصرخسرو - ۱۰۸)
تصویری از غلتگاه
تصویر غلتگاه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غلتگاه

غلتگاه

غلتگاه
جای غلتیدن. غلطگاه:
ترا این خاک یکسر غلتگاهست
به غلت آسان درو و گردبفشان.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا

دستگاه

دستگاه
فر و جلال و شکوه و دبدبه، شوکت و دولت، سامان و ثروت، کارگاه و تمام آلات و ادواتی که برای انجام کاری فراهم آورده باشند
فرهنگ لغت هوشیار