معنی ضایع گذاشتن - فرهنگ فارسی عمید
معنی ضایع گذاشتن
- ضایع گذاشتن
- فرو گذاشتن، مهمل گذاشتن
تصویر ضایع گذاشتن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ضایع گذاشتن
ضایع گذاشتن
- ضایع گذاشتن
- فرو گذاشتن بیکار گذاشتن فروگذاشتن اهمال کردن
فرهنگ لغت هوشیار
مایه گذاشتن
- مایه گذاشتن
- نیز هر گاه کسی به جان کسی دیگر سوگند خورد گوید و یا از کیسه او خرج کند
فرهنگ لغت هوشیار