جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با صنم کده

صنم کده

صنم کده
بتکده. بتخانه. جای بت. صنم خانه:
از جوش کفر من شده کنعان صنم کده
از بس که ما اطاعت فرزند می کنیم.
محمداسحاق شوکت (از آنندراج).
رجوع به صنم خانه شود
لغت نامه دهخدا

نم کرده

نم کرده
رطوبت رسانیده اندکی آب زده، رفیقه معشوقه. یانم کرده ای (زیرسر) گذاشتن، رفیقه ای را آماده داشتن: چرا نمیگویی نم کرده ای زیر سر داری اگر زبان ما تا بحال بسته بود چشمهامان باز بود
فرهنگ لغت هوشیار

انجم کده

انجم کده
باغی که در آن گلها مانند ستاره می درخشند. (ناظم الاطباء) :
خاک ازتو (خطاب به آفتاب) بهشت طیلسان شد
انجم کده از تو بوستان شد.
درویش واله هروی (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا

نم کرده

نم کرده
مرطوب. آب زده، در تداول، کنایه از مجهز و آماده و منتظر. گویند: همیشه چند نفر نم کرده دارد، همیشه چند تن در انتظار و به فرمان اویند
لغت نامه دهخدا

نم زده

نم زده
مرطوب. که قطرات آب یا باران بر آن نشسته باشد. آب زده:
رویش از خاک چو برداشتم از خوی شده بود
لاله برگش چو گل نم زده در وقت سحر.
سنائی.
، آب پاشیده. آب پاشیده شده:
راه چون رفته گشت و نم زده شد
همه راه از بتان چو بتکده شد.
نظامی
لغت نامه دهخدا