چاروایی سرکش و نافرمان که اگر در زیر بار کشند، بار را بیندازد و اطلاق آن بر چنین آدمی مجاز است. (بهار عجم) (آنندراج) ، ستیزه جو و جنگجو و هنگامه ساز. (ناظم الاطباء) : شوربخت و شورچشم و شورپشتی ای رقیب این چنین گیرد نمک آن را که نشناسد نمک. محسن تأثیر
جانوری معروف، گویند مار و افعی را میگیرد و سر خود فرو میکشد و مار خود را چندان بر خارهای پشت او میزند که هلاک شود و در زمین سوراخ کرده می ماند و بر پشت و دم آن مثل دوک خارها باشند، جوجه تیغی
خارپشت بزرگ تیرانداز که خارهای بلند ابلق دارد و آن ها را مانند تیر می اندازد، جوجه تیغی تَشی، سیخول، زُکاسه، سُکاسه، رُکاشه، اُسگُر، اُسغُر، سَنگُر، سُگُر، پَهمَزَک، پیهَن، بیهَن، روباه تُرکی، کاسجوک، جَبروز، قُنفُذ
کسی که به واسطۀ پیری پشتش خمیده شده باشد، کسی که ستون فقراتش معیوب و خمیده باشد، قوزی، کنایه از آسمان، برای مِثال تو ز این بی گناهی که این کوژپشت / مرا برکشید و به زودی بکشت (فردوسی - ۲/۱۸۶)