معنی سرچنگ سرچنگ سَرچَنگ سرپنجه، سرانگشتان،سیلی، ضربه ای با کف دست و انگشتان به صورت کسی، چک، توگوشی، کشیده، لت، تپانچه، کاز، صفعه سرپنجه، سرانگشتان،سیلی، ضربه ای با کف دست و انگشتان به صورت کسی، چَک، توگوشی، کِشیده، لَت، تَپانچِه، کاز، صَفعِه تصویر سرچنگ فرهنگ فارسی عمید