جدول جو
جدول جو

معنی رشکناک

رشکناک
دارای رشک، حسود، باغیرت، برای مثال زان که واقف بود آن خاتون پاک / از غیوری رسول رشکناک (مولوی - ۸۷۴)
تصویری از رشکناک
تصویر رشکناک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با رشکناک

رشکناک

رشکناک
پر از شپش و رشک. (ناظم الاطباء). پررشک. سری که رشک دارد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

رشکناک

رشکناک
حسود و بدخواه. (ناظم الاطباء). پرحسد. رشکن. (یادداشت مؤلف). اصاب، رشکناک گردیدن. صبب، رشکناک گردیدن به... (منتهی الارب) :
زاهدی را بد یکی زن همچو حور
رشکناک اندر حق او، بس غیور.
مولوی.
و رجوع به رشکن و رشکین شود
لغت نامه دهخدا

مشکناز

مشکناز
زیبا و خوشبو، مشک (سانسکریت) + ناز (فارسی)، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از زنان شاعر بهرام گور پادشاه ساسانی
مشکناز
فرهنگ نامهای ایرانی

درشتناک

درشتناک
ناهموار، سنگلاخ سنگلاخ صعب العبور: بادیه درشتناک
درشتناک
فرهنگ لغت هوشیار