راوَرا، ژاوُژا، ژاوَژا، رجوع به ژاوژا شود، خارپشت، (ناظم الاطباء) (از فرهنگ رشیدی)، خارپشت را گویند و آن جانوری است معروف، (آنندراج) (انجمن آرا) (برهان)، خارپشت باشد که آنرا ژوژه نیز خوانند و عربی آن قنفذ است، (از شعوری ج 2 ورق 2) : گر سایۀ عمود تو افتد بفرق او سر برکشد بسینه عدویت چو راورا، عمادالدین یوسف (از آنندراج)
یا راونه نام شهری است زیبا و آباد در استان اوهویو از ایالات متحدۀ امریکا واقع در 207هزارگزی شمال خاوری ’کولومبوس’. این شهر دارای کارخانه های بسیار و تجارت حبوب و روغن و غیره میباشد. جمعیت آن برطبق آمار سال 1950م. 9857 تن است. این شهر بسال 1852م. بنا شد و در سال 1912م. بصورت یک شهر درآمد. (از قاموس الاعلام ترکی) (دائره المعارف بریتانیکا)
درپس و درعقب و ازپی و درپی. (ناظم الاطباء). آنچه پس از چیزی باشد. (از آنندراج). آنچه در پس چیزی قرار دارد. مابعد. عقب. پشت سر، آن روی و آن طرف. (ناظم الاطباء) ، به معنی ماسوا نیز آمده. (آنندراج) ، برتر. بالاتر. افزون تر: جهانی کان جهان عاشقان است جهانی ماورای نار و نور است. عطار. پرتو نور از سرادقات جلالش از عظمت ماورای فکرت دانا. سعدی. وصفت کل ملیح کماتحب و ترضی محامد تو چه گویم که ماورای صفاتی. سعدی. بشر ماورای جلالش نیافت بصر منتهای کمالش نیافت. سعدی