معنی خورد خورد خوردن، خوراک، غذا، طعام، برای مثال خوردی که خورد گوزن یا شیر / ایشان خایند و من شوم سیر (نظامی۳ - ۴۷۶) خوردن، خوراک، غذا، طعام، برای مِثال خوردی که خُورَد گوزن یا شیر / ایشان خایند و من شَوَم سیر (نظامی۳ - ۴۷۶) تصویر خورد فرهنگ فارسی عمید