جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با خروس خوان

خروس خوان

خروس خوان
هنگام سحر (زمانی که خروس میخواند)، خروسی که بانگ کند
خروس خوان
فرهنگ لغت هوشیار

خروس خوان

خروس خوان
قبل از سَحَر. پاس اخیر شب. آخر شب. (یادداشت بخط مؤلف).
- خروس خوان اول، گاه اول خواندن خروس پس از نیمه شب. صبح نخستین. (یادداشت بخط مؤلف).
- خروس خوان دوم، گاه دوم خواندن خروس پس از نیمه شب. گاه خواندن خروس پس از خروس خوان اول. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

نرگس خوان

نرگس خوان
نرگسۀ خوان. بزماورد. زماورد. نواله. نرجس المائده. میسر. مهنا. لقمۀ قاضی. لقمۀ خلیفه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

خوش خوان

خوش خوان
خُوش آواز، دارای آواز و صدای خوشایند و دلنشین
خُوش لَحن، خُوش نَوا، خُوش اَلحان، خُوش گو، خُوش سَرا، عالی آوازه
خوش خوان
فرهنگ فارسی عمید

اروس خان

اروس خان
دوازدهمین از سلاطین دشت قبچاق، بعد از جانی خان بن اوزبک خان در اوائل زمان امیرتیمور. (حبیب السیر جزو 1 از ج 3 ص 26 و جزو 3 از ج 3 ص 224 و 247 و 248 و 311 و 319)
لغت نامه دهخدا