معنی چوب شفت - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با چوب شفت
چوب رخت
چوب رخت
جامه آویز چوبی که افقی بر دیوار استوار کنند و جامه ها بروی آویزند، رخت آویز
فرهنگ لغت هوشیار
چوب بست
چوب بست
چوبهائی که بنایان بهم بسته بر آن بنشینند و تعمیر و کاهگل کنند، داربست، چوب بندی
فرهنگ لغت هوشیار
چوب بست
چوب بست
مجموعه قطعات چوبی یا آهنی که عمودی و افقی به هم متصل سازند و در کنار دیوار نصب کنند و عمله و بنا روی آن کار کنند، داربست
فرهنگ فارسی معین
چوب بست
چوب بست
چوب هایی که در کنار دیوار یا درون عمارت به شکل افقی و عمودی به هم وصل کنند که کارگران ساختمانی روی آن بایستند و کار کنند، چوب هایی که زیر درخت انگور برپا کرده و شاخه های تاک را روی آن می خوابانند، داربست، تله بست
فرهنگ فارسی عمید
چوب رخت
چوب رخت
چوب رختی، وسیله ای دارای چند قلاب برای آویختن لباس که به دیوار با پشت در نصب می شود
فرهنگ فارسی عمید
چوب شوی
چوب شوی
شویندۀ چوب، چنبۀ گازری و کدین، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
چوب رست
چوب رست
رسته بر چوب. رستنی هائی که بر روی چوب میرویند. (واژه های نو فرهنگستان)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.