معنی تماغه تماغه کلاه، کاکل باز یا شاهین، برای مثال کبوتر کاو به زنهارش درآید / تماغه از سر شاهین رباید (کلیم - لغتنامه - تماغه) کلاه، کاکل باز یا شاهین، برای مِثال کبوتر کاو به زنهارش درآید / تماغه از سر شاهین رباید (کلیم - لغتنامه - تماغه) تصویر تماغه فرهنگ فارسی عمید