معنی پناهنده پناهنده پناه گیرنده، پناه برنده، برای مثال درگذر از جرم که خواهنده ایم / چارۀ ما کن که پناهنده ایم (نظامی۱ - ۷) تصویر پناهنده فرهنگ فارسی عمید