جدول جو
جدول جو

معنی بیدار ماندن

بیدار ماندن
نخوابیدن، به خواب نرفتن
تصویری از بیدار ماندن
تصویر بیدار ماندن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بیدار ماندن

بیدار ماندن

بیدار ماندن
بخواب نرفتن. نخفتن: اکراء، بیدار ماندن در بندگی خداوند جل شأنه. (منتهی الارب). تغار، بیدار ماندن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پایدار ماندن

پایدار ماندن
باقی ماندن. بر قرار ماندن. ثابت ماندن:
نماند کسی در جهان پایدار
همه نام نیکو بود یادگار.
فردوسی.
شما را خماند همان روزگار
نماند خماننده هم پایدار.
فردوسی
لغت نامه دهخدا