معنی بی صفا - فرهنگ فارسی عمید
معنی بی صفا
- بی صفا
- بی طراوت، کدر، بی اخلاص، برای مثال تشنه بر خاک گرم مردن به / کآب سقای بی صفا خوردن (سعدی۲ - ۷۰۷)
تصویر بی صفا
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با بی صفا
بی صدا
- بی صدا
- خاموش ابانگ بی آواز، ساکت. یا حرف بی صدا. حرف صامت
فرهنگ لغت هوشیار
بی صدا
- بی صدا
- Noiseless, Noiselessly, Quietly, Soundless, Soundlessly, Speechlessly, Toneless, Tuneless, Unobtrusively, Voiceless, Voicelessly
دیکشنری فارسی به انگلیسی