جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بی سیرت

بی سیرت

بی سیرت
بی آبرو، بی عرض، بدنام، بی ناموس، رسوا، نانجیب
متضاد: نجیب، آبرومند، فاجر، فاسق
فرهنگ واژه مترادف متضاد

بی سیرتی

بی سیرتی
دریدگی بی آزرمی بی آبرویی رسوایی بی ناموسی، فسق و فجور
بی سیرتی
فرهنگ لغت هوشیار

بی غیرت

بی غیرت
مُرَکَّب اَز: بی + غیرت، (در تداول عوام) بی حمیت. (آنندراج)، بی ناموس. بی شرف. نامرد و آنکه دارای غیرت و عصبیت نباشد. (ناظم الاطباء)، بی رگ. که به ناموس خویش رشگن نبود. بی ناموس. بی رشگ. بی حمیت. بی نام و ننگ. بی عار و ننگ. بی عار. (یادداشت مؤلف) : طَزِع، طِزیع، طَسِع، طَسیع، بی غیرت. (منتهی الارب)، بی غیرت در حق زن، کَشخان. (منتهی الارب)،
لغت نامه دهخدا

بی سیرتی

بی سیرتی
حالت و کیفیت بی سیرت. بی آبرویی و رسوایی. (ناظم الاطباء). بی ناموسی. (آنندراج).
لغت نامه دهخدا