جدول جو
جدول جو

معنی بریالذمه

بریالذمه
کسی که تعهد یا وامی ندارد، کسی که تعهد خود را انجام داده و یا دین خود را ادا کرده است
تصویری از بریالذمه
تصویر بریالذمه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بریالذمه

بری الذمه

بری الذمه
آسوده بال نابدهکار آنکه تعهدی یا دینی برعهد ندارد، کسی که ذمه وی از دین یا تعهد در قبال دیگران فارغ باشد آنکه تعهد خود را انجام داده و دین خود را پرداخته است و فراغ ذمه یافته بری الساحه مقابل مشغول الذمه
فرهنگ لغت هوشیار

بریءالذمه

بریءالذمه
آنکه تعهدی یا دینی بر عهده ندارد. کسی که ذمۀ وی از دین یا تعهد در قبال دیگران فارغ باشد. آنکه تعهد خود را انجام داده و دین خود را پرداخته است. فراغ ذمه یافته. بری ءالساحه. مقابل مشغول الذمه. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا