معنی آسغده آسغده نیم سوز، هیزم نیم سوخته، برای مثال ایستاده میان گرمابه / همچو آسغده در میان تنور (معروفی - شاعران بی دیوان - ۱۴۱) تصویر آسغده فرهنگ فارسی عمید