جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اسکیزنده

اسکیزنده

اسکیزنده
نعت فاعلی از اسکیزیدن. سکیزنده. آلیزنده. جفته افکن
لغت نامه دهخدا

اسکیزیدن

اسکیزیدن
برجستن، جست و خیز کردن، آلیز زدن، جفتک انداختن چهارپایان
اسکیزیدن
فرهنگ فارسی عمید