یرت، (ناظم الاطباء)، جا و مکان را گویند، (آنندراج)، مسکن و منزل، یورد، هریک از اتاقهای خانه: این خانه دارای ده یورت است، (یادداشت مؤلف)، و رجوع به یرت و یورد شود، محل خیمه و خرگاه، زمین که صحرانشینان خیمه های خود را آنجا زنند، (یادداشت مؤلف)، مجموع چادرهای قبیله، (یادداشت مؤلف)، مکانی که صحنش وسیع و فراخ باشد، (آنندراج)، چراگاه ایلات و عشایر: هرکس را موضع اقامت ایشان که یورت گویند تعیین کرد، (تاریخ جهانگشای جوینی)، هریک را یورت معین فرمود که آنجا عصای اقامت بیندازند، (تاریخ جهانگشای جوینی)، فرمود تا لشکرهای جرماغون و بایجونویان که یورت ایشان در روم بود ... (جامعالتواریخ رشیدی)
سرخ رگی که در انسان از بطن چپ قلب خارج شود و آن تنه اصلی و عمومی سرخرگهای دیگر بدنست و بدو قسمت سینه یی و شکمی تقسیم گردد و خون روشن (اکسیژن دار) در آن جاریاست بزرگ سرخ رگ بدن ام الشرائین آورت آورطی ارطی. فرهنگستان این کلمه را در برابر انتخاب کرده است