معنی هوگویک - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با هوگویک
هوگویک
- هوگویک
- مرغ شب آویز را گویند که مرغ حقگوی است. (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
توگویی
- توگویی
- انگار، انگاشتن، پسوند متصل به واژه به معنای انگارنده مثلاً سهل انگار، گویی، به نظر می رسد، بپندار، تصور کن
فرهنگ فارسی عمید
بوبویک
- بوبویک
- هدهد:
بوبویک پیکی نامه زده اندر سرخویش
نامه گه باز کند گه شکند بر شکنا.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
هویدیک
- هویدیک
- هویدک. (انجمن آرا) :
او کیست که با روان تاریک
باشد بمثابت هویدیک.
خاقانی (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
هوجویه
- هوجویه
- گیاهی است برگ آن شبیه کاهو و خاردار و بر زمین نزدیک و دانۀ آن سیاه و در تابستان سرخ می گردد مانند رنگ خون و به عربی آن را حمیرا گویند. (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
هنگویه
- هنگویه
- دهی است از بخش بستک شهرستان لار. دارای 898 تن سکنه، آب آن از چاه و محصول عمده اش غله، خرما و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا