معنی هم رس
هم رس
هماهنگ، یک جهت، متقارب
تصویر هم رس
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با هم رس
هم رس
هم رس
هم آهنگ یک جهت متفاوت
فرهنگ لغت هوشیار
هم رس
هم رس
هم آهنگ، یک جهت، متفاوت
فرهنگ فارسی معین
هم رو
هم رو
باهم رونده، همراه، هم سفر
فرهنگ فارسی عمید
همدرس
همدرس
دو یا چند تن که در یک جا تحصیل کنند
فرهنگ فارسی عمید
هم رو
هم رو
باهم رونده هم سفر
فرهنگ لغت هوشیار
هم درس
هم درس
دو یا چند کس که در خواندن درسی نزد استاد شرکت داشته باشند
فرهنگ لغت هوشیار
همدرس
همدرس
همشاگرد
فرهنگ لغت هوشیار
هم رو
هم رو
رو به رو، مقابل
فرهنگ فارسی عمید
هم سر
هم سر
رازدار. هم راز. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا