جدول جو
جدول جو

معنی فرناس

فرناس
غافل، نادان، برای مثال نامه ها پیش تو همی آید / هم ز بیداردل هم از فرناس (ناصرخسرو - ۴۳۸)، خواب آلود
تصویری از فرناس
تصویر فرناس
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با فرناس

فرناس

فرناس
نیم خواب، خواب آلود، نام پسر فرناباذ یکی از درباریان اردشیر دراز دست پادشاه هخامنشی
فرناس
فرهنگ نامهای ایرانی

فرناس

فرناس
رئیس و مهترروستاییان. ج، فرانسه. (منتهی الارب). مهتر دهقانان و در ترکی او را قوجه باشی گویند. (محیط المحیط) ، شیر سطبرگردن و سخت دلیر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

فرناس

فرناس
پسر فرناباذ از درباریان مورد توجه اردشیر درازدست بوده است. رجوع به فرناباذ و نیز رجوع به ایران باستان پیرنیا ص 943 شود
لغت نامه دهخدا