معنی فرا رفتن
فرا رفتن
رفتن، پیش رفتن، گریختن
تصویر فرا رفتن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با فرا رفتن
فرا رفتن
فرا رفتن
پیش رفتن، تعجب کردن وا رفتن، گریختن دور شدن
فرهنگ لغت هوشیار
فراگرفتن
فراگرفتن
احاطه
فرهنگ واژه فارسی سره
فرا گرفتن
فرا گرفتن
اتخاذ
فرهنگ واژه فارسی سره
فرو رفتن
فرو رفتن
فروشدن، پایین رفتن، درون چیزی رفتن
فرهنگ فارسی عمید
فراخ رفتن
فراخ رفتن
کنایه از زیاده روی کردن، سریع رفتن
فرهنگ فارسی عمید
فرا گرفتن
فرا گرفتن
یاد گرفتن، آموختن، گرفتن، تصرف کردن
برداشتن، احاطه کردن
فرهنگ فارسی عمید
فرا گرفتن
فرا گرفتن
تصرف و احاطه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
فراخ رفتن
فراخ رفتن
با شتاب رفتن به عجله رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
فراز رفتن
فراز رفتن
نزدیک رفتن
فرهنگ لغت هوشیار