معنی عذاب - فرهنگ فارسی عمید
معنی عذاب
- عذاب
- شکنجه، آزار، رنج و درد
عذاب دادن (کردن): آزار دادن، شکنجه کردن
عذاب کشیدن (بردن): درد کشیدن، رنج بردن، رنج و آزار را تحمل کردن
تصویر عذاب
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با عذاب
عذاب
- عذاب
- شیرین و خوشایند، در فارسی در معنای مفرد به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
عذاب
- عذاب
- آنچه دشوار باشد بر انسان و او را از قصدش باز دارد، شکنجه، تنبیه و زدن تازیانه
فرهنگ لغت هوشیار