معنی سروا - فرهنگ فارسی عمید
معنی سروا
- سروا
- حدیث، سخن، افسانه، برای مثال چند دهی وعدۀ دروغ همی چند / چند فروشی به من تو این سرو سروا (اورمزدی - شاعران بی دیوان - ۲۷۵)، شعر
تصویر سروا
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سروا
سروش
- سروش
- شنیدن و فرمانبرداری، فرشته مظهر اطاعت، فرشته پیام آور در فرهنگ زرتشتی
فرهنگ نامهای ایرانی
اروا
- اروا
- سیراب کردن ترویه، روان کردن، به روایت شعر داشتن بر روایت شعر داشتن
فرهنگ لغت هوشیار