معنی پولاد درع پولاد درع آنکه زره پولادین دارد، برای مثال ز پولاد درعان پولاد تیغ / بسی کشت و هم کشته شد ای دریغ (نظامی۵ - ۹۷۰) تصویر پولاد درع فرهنگ فارسی عمید
پولاد درع پولاد درع پولاد زره، نیرومند 2 (اسم 1) - آنکه زره پولادین دارد فولاد زره، مرد قوی نیرومند: ز پولاد درعان الماس تیغ بسیکشت و هم کشته شد ای دریغ، (نظامی) فرهنگ لغت هوشیار
پولاددرع پولاددرع که زره پولادین دارد. مرد قوی: ز پولاددرعان الماس تیغ بسی کشت و هم کشته شد ای دریغ. نظامی لغت نامه دهخدا
پولاد دست پولاد دست دارای دست و پنجه ای چون پولاد صاحب دستی نیرومند: (بدو گفتا من آن پولاد دستم که دینت را بدین خواری شکستم) (نظامی) فرهنگ لغت هوشیار
پولاد ترگ پولاد ترگ آنکه ترگ از پولاد دارد آهنین خود: (بگوش جوانان پولاد تر زبان سنائی گفت پیغام مرگ) (حبیب السیر) فرهنگ لغت هوشیار
پولاد گر پولاد گر آنکه پولاد سازد آنکه آلات پولادین سازد، آهنگر: (بدان دست بردند آهنگران چو شد ساخته کار گرز گران... {} پسند آمدش کار پولاد گر ببخشید شان جامه و سیم و زر) (فردوسی) آهنگر، آنکه پولاد سازد فرهنگ لغت هوشیار