معنی پندارنده
پندارنده
گمان برنده، خیال کننده
تصویر پندارنده
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پندارنده
پندارنده
پندارنده
اسم پنداشتن، گمان برنده خیال کننده
فرهنگ لغت هوشیار
پندارنده
پندارنده
خیال کننده. گمان برنده
لغت نامه دهخدا
پنداریده
پنداریده
پنداشته، گمان کرده
فرهنگ لغت هوشیار
پنداریده
پنداریده
پنداشته. گمان کرده
لغت نامه دهخدا
پندارگاه
پندارگاه
مخیله
فرهنگ واژه فارسی سره
بردارنده
بردارنده
اسم برداشتن، کسی که چیزی را از جایی بردارد
فرهنگ لغت هوشیار
انداینده
انداینده
اسم انداییدن اندودن، اندود کننده کاهگل کننده، زراندود کننده
فرهنگ لغت هوشیار
اندازنده
اندازنده
آنکه چیزی را از جایی بیندازد پرتاب کننده
فرهنگ لغت هوشیار
انگارنده
انگارنده
پندارنده گمان کننده
فرهنگ لغت هوشیار