معنی پالشگاه
پالشگاه
جای پالیدن و کاوش کردن
تصویر پالشگاه
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پالشگاه
پالشگاه
پالشگاه
تصفیه خانه، محل تصفیه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
پالشگاه
پالشگاه
جای تصفیه. تصفیه خانه
لغت نامه دهخدا
والاگاه
والاگاه
عالی جناب
فرهنگ واژه فارسی سره
پالایشگاه
پالایشگاه
تصفیه خانه
فرهنگ واژه فارسی سره
پالیزگاه
پالیزگاه
پالیززار پالیز جالیز فالیز
فرهنگ لغت هوشیار
پالگانه
پالگانه
پنجره بالکانه، بالکن پیش آمدگی ساختمان
فرهنگ لغت هوشیار
پالایشگاه
پالایشگاه
محل صافی کردن نفت و امثال آن تصفیه خانه
فرهنگ لغت هوشیار
رامشگاه
رامشگاه
جای رامش محل عیش و طرب
فرهنگ لغت هوشیار
زایشگاه
زایشگاه
محلی که زنان آبستن در آن بستری میشوند
فرهنگ لغت هوشیار