جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آب گز

آب پز

آب پز
تخم مرغ یا چیز دیگری که در آب بیاندازندوبجوشانند تا پخته شود
آب پز
فرهنگ لغت هوشیار

شب گز

شب گز
گونه ای کنه که خصوصا در قهوه خانه های بین شهرستانها و مسافر خانه ها و اماکن عمومی موجود و خطرناک است و به وسیله گزش خود انگل نوعی تب راجعه را وارد بدن انسان می کند غریب گز
فرهنگ لغت هوشیار

آب رز

آب رز
آبی که از شاخه های بریدۀ تاک بچکد، باده، می، برای مِثال آب رَز باید که باشد در صفا چون آب زر / گر ز زرّ مغربی ساغر نباشد گو مباش (ابن یمین - ۱۱۶)، آب زهر
آب رز
فرهنگ فارسی عمید

آب پز

آب پز
هر نوع مادۀ غذایی که در آب بیندازند و بجوشانند مثلاً تخم مرغ آب پز، سیب زمینی آب پز
فرهنگ فارسی عمید

آب پز

آب پز
تخم مرغ یاگوشت به آب ساده و بی روغن پخته. مسلوق و مسلوقه
لغت نامه دهخدا

آب گل

آب گل
گلاب. عطری که از گل سرخ گیرند: و از وی (از پارس) آب گل و آب بنفشه... خیزد. (حدودالعالم).
از آن پس به آب ِ گُل و بوی خوش
بشستند دست و نشستند کش.
اسدی
لغت نامه دهخدا