جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با المناک

ارمناک

ارمناک
قصبه ای است در سنجاق ایچ ایل از ولایت آتنه و مرکز قضا میباشد و در 125 هزارگزی شمال غربی مرکز لوای مسمی به سکفله، و در جهت چپ یعنی شمال نهر گوک صو سراشیبی بالغ به 120 گز دیده میشود و از طرف پایین رودی جریان دارد و اهالی قصبه بوسیلۀ نردبانها بساحل این رود رفت و آمد میکنند. آب این قصبه فراوان است و باغها و پالیزهای بسیار دارد. سکنۀ آن 4000 تن و همگی مسلمانند. قصبۀ ارمناک یکی از قضاهای پنجگانه ای است که سنجاق ایچ ایل را تشکیل کنند و آن از همه بزرگتر است و بهمین لحاظ مدت مدیدی مرکز لوا محسوب میشد ولی بعدها سکفله را مرکز قرار دادند. اکنون این قصبه در شمال غربی لوا واقع شده و از طرف مشرق بقضای موط و قضای گلنار و از جانب جنوب بقضای آنامور و از جهت شمال بولایت قونیه محدود است. اراضی این قصبه سنگلاخ و کوهستانی و عبارت است از قسمت علیای وادی گوگ صو و محصولاتش فراوان نیست. در سه ساعتی جنوب مرکز قضا پل محکمی روی نهر مذکور با سنگ و آجر بسته اند، این پل را کورملی نامند که 100 ذراع طول و 8 ذراع عرض دارد. در این قضا 11 مسجد جامع و 16 مسجد و 61 مدرسه و یک تکیه و 2 حمام و 12 آسیا و 280 دکان و 16 دبستان و 4497 خانه موجود است و سکنۀ آن 19350 تن است. (از قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به ارمنیاق شود
لغت نامه دهخدا

الهناک

الهناک
در تداول عامۀ عربی زبانان بجای الی هناک یعنی آنجا (تا آنجا) گویند. رجوع به دزی ج 1 ص 34 شود
لغت نامه دهخدا

الماک

الماک
رشیدی گوید: الماک، قی باشد و این لغت در نسخۀ سروری از شرفنامه نقل شده، و در ’فرهنگ’ اکماک بکاف آمده است. (از فرهنگ رشیدی). امروزه در تداول مردم تبریز اکماق یا اوماق گویند بمعنی دل آشوبی و تهوع، و بیشک مصدر ترکی است که با ’ماک’ یا ’مک’ و یا ماق ختم میشود
لغت نامه دهخدا

آرمناک

آرمناک
ارمنی، پسر هایکا، شخصی که ارمنیها نژاد خود را به او نسبت می دهند
آرمناک
فرهنگ نامهای ایرانی