معنی هزالت - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با هزالت
ازالت
ازالت
دورکردن راندن، برداشتن از میان برداشتن، نیست گردانیدن، پاک کردن زدودن طرد و دفع کردن دور کردن (از جایی) راندن، زایل کردن محو کردن بر طرف کردن از بین بردن، هک کردن نیست گردانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
جزالت
جزالت
فصاحت و روانی سخن و محکم بودن الفاظ آن، اُستُواری، محکمی، استحکام، محکم کاری، استقامت، ثبات، اطمینان، پایداری، اِستِحکام، صَلابَت، قَوام، تَأَثُّل، ثَقابَت، رَصانَت، اِتقان، اِشتِداد، رُستی، ثُبوت
فرهنگ فارسی عمید
هزاله
هزاله
خوش منشی. (منتهی الارب). فکاهه: وقعت ْ بینهما هزاله، ای فکاهه. (اقرب الموارد) ، زیرکی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.