جدول جو
جدول جو

معنی نوج

نوج
کاج، درختی خودرو با برگ های سوزنی و میوۀ مخروطی شکل، کاژو، ناژو، ناجو، نوژ، نشک، وهل
عشقه، لبلاب
تصویری از نوج
تصویر نوج
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با نوج

نوج

نوج
درخت کاج، (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج)، درخت صنوبر، (رشیدی) (از برهان قاطع)، نوژ، ناژ، (انجمن آرا) (آنندراج)، نوچ، (برهان قاطع)، ناژو، نوژن، (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)، نیز رجوع به ناز و ناژ شود:
زیب زمانه باد ز تاج و سریر تو
تا هست زیب بستان از سرو و بید و نوج،
مجد همگر (از رشیدی)،
، بعضی گوینددرختی است شبیه به صنوبر، (برهان قاطع)،
پَسوَندِ مَکانی مانند: زرنوج، قنوج، (یادداشت مؤلف)، کهنوج
لغت نامه دهخدا

روج

روج
زمانی که از طلوع آفتاب آغاز و به غروب ختم شود نهار روج مقابل شب لیل. یا روز امید و بیم قیامت رستاخیز. یا روز بخیر سلام و تعرفی است که در روز به شخصی که ملاقات کنند میگویند، شبانه روز: (او را بر تو سه روز حق مهمانی است) (کشف الاسرار 501: 2) یا روز بازار روزی که مردم در جایی جمع شوند و خرید و فروخت کنند، رونق کار و بار گرمی بازار، روزقیامت. یا روز باز خواست روز قیامت. یا روز برات روز جک. یا روز جک (چک) روز پانزدهم شعبان که روز برات است و شب این روز را شب جک و شب برات نامند. یا روز خوش ایام خوش، دوره جوانی. یا روز درنگ روز قیامت. یا روز سیاه (سیه) روز بد یوم نحس، روز ماتم، آزار تشویش. یا روز شمار روز قیامت. یا روز فراخ زمانی که بعد از طلوع صبح تا غروب را شامل است. یا روز کار روز جنگ. یا روز کوشش روز جنگ و جدال. یا روز مظالم رزو دادخواهی، روز قیامت. یا روز نام و ننگ روز جنگ و جدال، روز ساز و آواز. یا روز ننگ و نبرد روز جنگ و جدال، ظاهر آشکار، روزگار دوره فرصت: (امروز روز فلانی است)
فرهنگ لغت هوشیار