معنی مرگ مرگ مردن، موت، کنایه از نیستی، فنامرگ موش: آرسنیک، شبه فلز جامد، بلوری، شکننده و قهوه ای تیره که دارای ترکیبات سمی و مهلک است و در صنعت به کار می رودمرگ و میر: مرگامرگمرگ پای آگیش: مرگ که پاپیچ همه کس شود تصویر مرگ فرهنگ فارسی عمید