جدول جو
جدول جو

معنی قدم بر گرفتن

قدم بر گرفتن
حرکت کردن، راه افتادن
تصویری از قدم بر گرفتن
تصویر قدم بر گرفتن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با قدم بر گرفتن

قدم برگرفتن

قدم برگرفتن
از جای حرکت کردن. راه افتادن:
که بی گردش کعب زانو وپای
نشاید قدم برگرفتن ز جای.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا

گام بر گرفتن

گام بر گرفتن
به راه افتادن، قدم بر داشتن، گام برداشتن
گام بر گرفتن
فرهنگ فارسی عمید

کام بر گرفتن

کام بر گرفتن
کام برداشتن: (بز هرت دایه کامم بر گرفتست بشهد دیگر انم رغبتی نیست) (ظهوری)
کام بر گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار

گام بر گرفتن

گام بر گرفتن
گام برداشتن: بزیر بار گنه گام برنمیگیرم که زیر بار با هستگی رود حمال. (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار