جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با عرار

عرار

عرار
گاو چشم شب خوش از گیاهان، پسر زای نر زای، زشتی خوی، بلندی مهتری، شیرزد بچه که زود از شیر بگیرند
فرهنگ لغت هوشیار

عرار

عرار
موضعی است در دیار باهله از سرزمین یمامه. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

عرار

عرار
نام ماده گاوی است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). و عرب در مثل گوید: بأت عرار بکحل، دو حریف را گویند که هر دو همزور باشند و گویند: آن دو گاو چندان همزور بودند که یکدیگر را سُرو زدند تا هر دو بمردند. و این مثل را درباره دو حریف برابر گویند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

سرار

سرار
غوره خرما، گزیده از یک نژاد گزین تبار، بریده ناف، واپسین شب ماه
سرار
فرهنگ لغت هوشیار