معنی طرح ریزی - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با طرح ریزی
برگ ریزی
- برگ ریزی
- پائیز. خریف. خزان. (از ناظم الاطباء). برگ ریز. برگ ریزان. رجوع به برگ ریز و برگ ریزان شود، واژگونی و تغییر. (ناظم الاطباء) : سَفعه، برگردیدگی گونه. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
درم ریزی
- درم ریزی
- ریختن درم، منعکس ساختن پرتو. پرتو افکنی:
ماه ایشان در آن درم ریزی
خواجه را کرد ماهی انگیزی.
نظامی
لغت نامه دهخدا