معنی سردرپیش سردرپیش سرافکنده، خجل، شرمسار، برای مثال کم ز حیوانات باشد پیش ارباب تمیز / آدمی کز انفعال جرم سردرپیش نیست (طاهر غنی - لغتنامه - سردرپیش) تصویر سردرپیش فرهنگ فارسی عمید