چرک بدن یا جامه، مادۀ سفید رنگی که از دمل و زخم بیرون می آید و مرکب از مایع سلول های مرده، باکتری ها و گلبول های سفید است، رِم، ریم، سیم، شُخ، وَسَخ، پیخ، پَژ، فَژ، کورَس، کُرَس، کُرسِه، هُو، هُبَر، بَخجَد، بَهرَک، خاز، دَرَن، قَیح، کَلچ، کَلَخج، کِلَنج
بیست و چهار من. لغتی است اعجمی. (منتهی الارب). در حدود بیست و چهار رطل است و کلمه فارسی است. (از اقرب الموارد) : غور، پیمانه ای است مقدار دوازده سخ مر اهل خوارزم را. (منتهی الارب)