معنی دل سوختگی - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با دل سوختگی
دلسوختگی
دلسوختگی
سوختگی دل. حالت و کیفیت دلسوخته. رجوع به دلسوخته و دل سوختن شود
لغت نامه دهخدا
دل باختگی
دل باختگی
حالت و کیفیت دل باخته. رجوع به دل باخته و دل باختن شود
لغت نامه دهخدا
دل سوختن
دل سوختن
غمگین شدن اندوهناک شدن، ترحم آوردن رحم کردن، دل کسی را سوزانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
دل سوخته
دل سوخته
سوخته دل، ستمدیده، مصیبت دیده، آزرده دل، غمناک
فرهنگ فارسی عمید
دل سوخته
دل سوخته
دل ستمدیده. دل غم دیده: سوز دل یعقوب ستمدیده ز من پرس اندوه دل سوخته دلسوخته داند. سعدی. نفس آن روز برآرم به خوشی از ته دل که دل سوخته در بزم تو مجمر گردد. سلمان (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.