جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با جگرخسته

فرخسته

فرخسته
خسته، زخمی و بر زمین کشیده شده، برای مِثال او می خورد به شادی و کام دل / دشمن نزار گشته و فرخسته (ابوالعباس ربنجنی - شاعران بی دیوان - ۱۳۵)، پایمال شده
فرخسته
فرهنگ فارسی عمید

جفرسته

جفرسته
ماسوره، نخی که هنگام ریسیدن پنبه دور دوک پیچیده می شود
جفرسته
فرهنگ فارسی عمید