معنی بیرون کردن
بیرون کردن
خارج کردن، به در کردن
تصویر بیرون کردن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با بیرون کردن
بیرون کردن
بیرون کردن
خارج کردن اخراج کردن، استثنا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
بیرون کردن
بیرون کردن
Evict
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بیرون کردن
بیرون کردن
выселять
دیکشنری فارسی به روسی
بیرون کردن
بیرون کردن
vertreiben
دیکشنری فارسی به آلمانی
بیرون کردن
بیرون کردن
виселяти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بیرون کردن
بیرون کردن
eksmitować
دیکشنری فارسی به لهستانی
بیرون کردن
بیرون کردن
驱逐
دیکشنری فارسی به چینی
بیرون کردن
بیرون کردن
despejar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
بیرون کردن
بیرون کردن
sfrattare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی