جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با گرده گردون

گرده گردون

گرده گردون
گردۀ چرخ است که کنایه از آفتاب و ماه باشد. (برهان)
لغت نامه دهخدا

عقده گردون

عقده گردون
کنایه از رأس و ذنب، و هر دو را عقدتین گویند و این اصطلاح اهل تنجیم است. (آنندراج). و رجوع به عقده و عقده و عقدتین شود:
عقد ابروی قضا از پی تسکین شغب
گشته با عقدۀ گردون به سیاست انباز.
اوحدالدین انوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

گرده بردان

گرده بردان
دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 18هزارگزی جنوب خاوری مهاباد و 9هزارگزی خاور راه شوسۀ مهاباد به سردشت. هوای آن معتدل دارای 137 تن سکنه است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، توتون و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

گرد گردان

گرد گردان
حرکت کننده دورانی دوار: گرد آفاق گشته چون پرگار گرد گردان زحرص دایره وار. (حدیقه)، چرخاننده دوران دهنده
فرهنگ لغت هوشیار

گره گردان

گره گردان
نام نوعی از بازی است. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا