معنی کاریگر کاریگر کارگر ماهر، صنعت کار، برای مثال بدانست کاریگر راست گوی / که عیب آورد مرد دانا بر اوی (فردوسی - ۸/۲۹۰) تصویر کاریگر فرهنگ فارسی عمید