معنی عافیت خواه - فرهنگ فارسی عمید
معنی عافیت خواه
- عافیت خواه
- عافیت جو، عافیت دوست
تصویر عافیت خواه
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با عافیت خواه
عافیت خواه
- عافیت خواه
- آسایش طلب، سلامت خواه، سلامت طلب، عافیت جو، عافیت طلب
متضاد: عافیت سوز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
عافیت خواهی
- عافیت خواهی
- سلامت خواهی. سلامت طلبی:
شه چو از فتنه یافت آگاهی
در بلا دید عافیت خواهی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
عافیت گاه
- عافیت گاه
- جای امن. جای سلامت. مأمن. محل عافیت و سلامت:
پس ز هر منزلی وهر راهی
باز می جست عافیت گاهی.
نظامی
لغت نامه دهخدا