جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سیئات

سیئات

سیئات
جَمعِ واژۀ سیئه. (از دهار) (ترجمان القرآن). معاصی. گناهان. (غیاث) (آنندراج). سیئات اعمال. کارهای بد وناشایسته. (ناظم الاطباء). مقابل حسنات:
و صَیَّرَ دهرک الاحسان فیه
الینا مِن عظیم السَیّئات ِ.
ابن الانباری (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 192).
دیدم که سیئات جهانش نکرد صید
زآن رو نکردم این حسنات موقرش.
خاقانی.
تا که غفاری او ظاهر شود
سیئات جمله راغافر شود.
مولوی
لغت نامه دهخدا

هیئات

هیئات
هیئت ها، کیفیت ها، شکل ها و صور چیزها، حال ها، شکل ها، صورت ها، عده ها و دسته ای از مردم، جمعِ واژۀ هیئت
هیئات
فرهنگ فارسی عمید