جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سالاسال

سالاسال

سالاسال
همه ساله و مدت دراز و سال بسال، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

سال بسال

سال بسال
سالی پس از سالی: سال بسال دریغ از پارسال، سالهای متوالی سالهای پیاپی
فرهنگ لغت هوشیار

پالاپال

پالاپال
جستجو، کاوش، جستجو و کاوش میان چیزهای پراکنده و درهم ریخته، درهم ریختگی، شورش، آشوب، برای مِثال به فرّ و هیبت شمشیر تو قرار گرفت / زمانه ای که پرآشوب بود و پالاپال (دقیقی - ۱۰۳)
پالاپال
فرهنگ فارسی عمید

مالامال

مالامال
بسیار کثیر فراوان، پر مملو لبالب: سبب ظاهری آن بود که ظرف طبیعت خلفا از باده غفلت و غرور مالامال و زیاده از حد اعتدال شده... فراوان، بسیار و کثیر، پر و مملو، لبریز، لبالب
فرهنگ لغت هوشیار