رغبت داشتن رغبت داشتن میل داشتن. مایل بودن. (فرهنگ فارسی معین). خواهان داشتن: چو پنهان را نمی بینی درو رغبت نمی داری مرین را زین گرفته ستی به ده چنگال و سی دندان. ناصرخسرو لغت نامه دهخدا
صحبت داشتن صحبت داشتن صحبت داری گفت و گو کردن به سخن نشستن همنشینی کردن مجالس بودن، گفتگو کردن فرهنگ لغت هوشیار
راست داشتن راست داشتن راست دانستن، راست پنداشتن، باور کردن سخن کسی، راست کردننظم و ترتیب دادن، سر و سامان دادنبرابر ساختن فرهنگ فارسی عمید